زن ایرونی زن ایرونی رفتم مشهد مادرم کمک کرد یه خونه اجاره کردم بعدش هم کار پیدا کردم و میرفتم سر کار ظهر ها میومدم به بچم شیر میدادم و دوباره میرفتم حقوقم کم بود علی اصلا بهم زنگ نمیزد ادامه مطلب ... بعد از خونه گرفتنمون یه روز شوهرم (علی)اومدو گفت من ماشین گرفتم دنیا روسرم خراب شد مادرش براش وام جور کرده ب.د تا یه پیکان قراضه قسطی بخره ناراحت شدم از اون روز همونطور که میدونستم دیگه شوهرم رو هفته ای یک بار میدیدم ادامه مطلب ... مادر بزرگم تحویلم گرفت اما بقیه زیاد نه دوتا عموی مجرد داشتم و یه عمه مجرد یکی از عموهام و عمه ام دانشجو بودن منم که میرفتم سوم راهنمایی.دیگه مدرسه ها کم کم داشت باز میشد
ادامه مطلب ... |
||
|